یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۵:۵۹
۰ نفر

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی: در خود اندیشیدن و در خود فرو رفتن لازم است اما نه به این شکل که انسان در خود فرو رود و از عالم بیرون غافل شود.

طرح - اندیشه

 به همان اندازه که اشتغال محض به بیرون و غافل شدن از درون خطرناک است، در خود فرو رفتن و از بیرون غافل بودن هم خطرناک است. انسان هم جنبه درون و هم جنبه بیرون، هم بدن و هم روح دارد که هر دو محتاج غذا هستند و انسان به همان اندازه که به بیرون می‌اندیشد و اشتغالات بیرون و جهان پیرامون را باید بشناسد، باید جهان درون خود را هم بشناسد؛ پس باید فرصتی برای درون‌اندیشی داشته باشد.

کسانی که به درون فرو می‌روند و از بیرون غافل هستند، به جایی نمی‌رسند و خود را در حصاری زندانی می‌کنند. کسانی که فقط به بیرون می‌اندیشند و از درون غافل هستند هم مثل حیوانی زندگی می‌کنند و اصلا به شخصیت خود واقف نیستند. انسان باید تعادلی بین درون و بیرون برقرار کند و به همان اندازه که باید جهان پیرامونی را بشناسد، باید جهان درون را هم به درستی بشناسد که این انسان، انسان معتدلی است و ذ می‌تواند راه کمال را طی کند.

این یک واقعیت است، جهان معاصر خیلی اشتغال‌آور است، اشتغالات و خود تکنولوژی هم انسان را مشغول می‌کند. تذکرم این است که انسان باید از خودش غافل نباشد. انسان باید هوشیار باشد و چاره‌ای هم نیست. با تکنیک این امکان وجود ندارد که انسان را به سوی خود برد. بیرون انسان را می‌توان با تکنیک، پیش برد؛ یعنی زندگی بیرونی انسان تکنیکی است و با تکنیک می‌توان سرعت انسان را بیشتر کرد ولی تذکر درونی با تکنیک امکان ندارد.

با تکنیک نمی‌توان انسان را به درون او برد و این کاری که اکنون خیلی‌ها انجام می‌دهند، بی‌خود است. درون ما تکنیکی نیست، بلکه این کار با تأمل و تذکر امکان‌پذیر است. انسان با رسیدن به غایت کمال خود همه کائنات را به حوزه امور معلوم درمی‌آورد و آنها را آشکار می‌سازد و در این مرحله است که نور بر ظلمت غالب می‌شود و تاریکی از روشنایی شکست می‌خورد. در پیروزی روشنایی بر تاریکی، جنگ میان خیر و شر و کشمکش خوبی‌ها و بدی‌ها نیز پایان می‌پذیرد؛ همه چیز زیبا، روشن و آشکار خواهد بود.

سهروردی معتقد است: کسی که در راه حقیقت گام برمی‌دارد از نور الهی بهره‌مند می‌شود، اعم از اینکه اندک باشد یا بسیار و کسی که در این راه کوشش می‌کند کامروا می‌شود، اعم از اینکه در این کامروایی به کمال برسد یا نه، دروازه ملکوت مسدود نیست و معرفت الهی به یک قوم و گروه و تیره بستگی ندارد تا اینکه سایر مردم جهان از دست یافتن به آن بی‌بهره و بی‌نصیب باشند. سهروردی به این اصل بنیادی باور دارد که میزان و معیار درک درست از نادرست و تشخیص سره از ناسره عقل است و عقل نیز یک گوهر الهی به شمار می‌آید اما او به اصل دیگری نیز باور دارد و آن این است که این عقل باید از قید و بندهای فراوان طبیعت آزاد شود زیرا مادام که عقل از اینگونه قید و بندها آزاد نشود، برای ادراک حقیقت آمادگی ندارد و خود را در این راه آزاد نمی‌بیند؛ بنابراین آزادی عقل در رها شدن از قید و بند طبیعت است و آزادی انسان تنها در آزادی عقل معنی پیدا می‌کند.

اهمیت سیر و سلوک عملی و ضرورت آن، از آنجا ناشی می‌شود که در آزادی عقل نسبت به آنچه قید و بند طبیعت نامیده می‌شود، نقش عمده و بنیادی ایفا می‌کند، البته علاوه بر قید و بندهای طبیعت، قید و بندهای دیگری نیز از ناحیه عادت‌ها و تعصب‌ها ناشی می‌شود که می‌تواند از آزادی عقل جلوگیری کند و در آن اخلال کند. سیر و سلوک عملی می‌تواند در آنچه آزادی عقل خوانده می‌شود، مؤثر واقع شود.

کد خبر 142401

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز